خیلی از مشتری هایی که هروز ما با آنها کار میکنیم صحبت هایی که با ما میکنند با خریدهایشان تناقض دارد. یعنی یک چیزی را میگویند و چیز دیگری را میخرند.
خیلی از آنها حتی نمیدانند که چرا خرید میکنند. خرید های اضافی که نیاز آنها در آن زمان نیست.
برخی از آنها حتی نمیدانند که چه چیزی میخواهند.
پس از آنکه متخصصین به اسکن مغز و نحوه عملکرد مغز در حین خرید پرداختند. متوجه نکته جالبی شدند و کشف آنان این بود که آن قسمت از مغز که مسئول رسیدگی به درد است در لحظه خرید تحریک شده و ذهن رنجی را متحمل می شود. این شرایط زمانی برای مشتری آزار دهنده نخواهد بود که از طریق لذت و تحریک احساسات به خرید بپردازد و این هنر بازاریابی عصبی است که فرآیند خرید را به یک تجربه ماندگار در ذهن مخاطب تبدیل کند.
خیلی از مشتری هایی که هروز ما با آنها کار میکنیم صحبت هایی که با ما میکنند با خریدهایشان تناقض دارد. یعنی یک چیزی را میگویند و چیز دیگری را میخرند.
خیلی از آنها حتی نمیدانند که چرا خرید میکنند. خرید های اضافی که نیاز آنها در آن زمان نیست.
برخی از آنها حتی نمیدانند که چه چیزی میخواهند.
پس از آنکه متخصصین به اسکن مغز و نحوه عملکرد مغز در حین خرید پرداختند. متوجه نکته جالبی شدند و کشف آنان این بود که آن قسمت از مغز که مسئول رسیدگی به درد است در لحظه خرید تحریک شده و ذهن رنجی را متحمل می شود. این شرایط زمانی برای مشتری آزار دهنده نخواهد بود که از طریق لذت و تحریک احساسات به خرید بپردازد و این هنر بازاریابی عصبی است که فرآیند خرید را به یک تجربه ماندگار در ذهن مخاطب تبدیل کند.
بازاریابی عصبی به سه نکته مهم اشاره دارد:
- مغز جدید
- مغز میانی
- مغز قدیم
مغز جدید: برای یادگیری و استنباط های خود را در اختیار دو بخش دیگر قرار میدهد.
مغز میانی: این ناحیه از مغز وظیفه پردازش هیجان و احساسات را بر عهده دارد. مغز میانی نیز حاصل کار خود را در اختیار دیگر اجزا قرار می دهد.
مغز قدیم یا خزنده: این مغز، مغز جنگنده است. آن هم از این نظر که این مغز با معقوله بقای بشر و حفظ آن سر و کار دارد. و از این جهت به خزنده معروف است که خزندگان به عنوان قدیمی ترین گونه زنده موجود در جهان، طی میلیون ها سال در تداوم حیات خود موفق عمل کرده اند.
مشتری ها هنگام خرید از کدام مغز خود استفاده میکنند؟
تصمیم های خرید ما با مغز قدیم انجام میشود، برخلاف چیزی که تا به حال گفته میشد که با احساسات خود تصمیم میگیریم.
تاریخچه بازاریابی عصبی
بازاریابی عصبی که در این سالها مورد توجه بازاریابان و صاحبان کسب و کار قرار گرفته است
و تلفیقی از علم بازاریابی و عصب شناسی است اولین بار در سال 2002 طرح اولیه آن بیان شد. اما در آن زمان کسی اهمیت زیادی به این مسئله نداد. هدف بازاریابی عصبی رساندن پیام ها به مشتریان است که همین امر ممکن است منجر به خرید توسط مشتری شود.نورومارکتینگ یا بازاریابی عصبی به صورت منفرد در ابتدا وجود نداشته است، بلکه در پژوهشی در سال 2002 تنها مفهومی از آن ظهور یافت. در آن زمان کمپانیهای آمریکایی مثل Salesbrain و Brighthouse اولینهایی بودند که تحقیقات نورومارکتینگ و بازاریابی عصبی را با تکیه بر پژوهشهای نوین و بهره بردن از تکنولوژی های علوم عصبی-شناختی معرفی کردند.
منبع:
https://www.tetongravity.com/community/profile/m102c6/
نویسنده: نیلیا روح پرور
تاریخ: دوشنبه 29 دی 1399 ساعت: 14:33
تعداد بازديد : 186
به این پست رای دهید: